در دفاع از حق دفاع اسرائیل
دوازده روز وطنخواهیِ عاریتی
در گرگومیشِ فروپاشی انقلاب مشاع اسلامی، آنگاه که ستونهای پوسیدهٔ قدرت، در برابر باد حوادث به لرزه افتاده و بیم فروپاشی چنان فاش گردیده که انکارش فقط از ابلهان بعید نیست، ناگهان صدایی برمیخیزد ــ نه از گلوی فرودستان، نه از حنجرهٔ سوختگان وطن ــ از همانان که سالها به نام دین، به نام خلق، به نام «هیچ» و «پوچ» بر پیکر این خاک، بر تار و پود این وطن تازیانه زدند. چه جادوی عجیبیست این «بزنگاه»! چگونه مرزها را پاک میکند، خاطرات را سانسور، و دروغ را در جامهٔ حقیقت میپوشاند.
انقلاب شکوهمند ۵۷ یا کارخانهی تبدیل نامسئلهها به مسئله
وطن، دشمن، نجات: بازخوانی ناسیونالیسم در آتش جنگ
فِتیشِ فلسطین؛ یهودستیزی با نقابِ مقاومت
ما و فرزندان یهوه و الله؛ نزدیک و نزدیکتر
بسیاری از جوانان عاصی و ملتهب ایران احتمالاً در پاسخ به این سؤال سمت اسرائیل میایستند. به هر حال، این جوانان همان نسلی هستند که مکرر شعار «نه غزه، نه لبنان …» را سر داده و چند باری هم حتی شعار «ما آریایی هستیم، عرب نمیپرستیم» هم از آنها شنیده شده. آنها پیشرانهٔ انقلاب جاری هستند و بعید نیست که کمابیش خواست آنها در سیاستهای منطقهای حکومت آینده بازتاب پیدا کند. مضاف بر آنکه به هر حال برای قشری از جامعهٔ ایرانی جمهوری اسلامی درهمتنیدگی دارد با اسلام و اعراب و بسیار به طول خواهد انجامید تا نسلهایی در ایران بیایند که جمهوری اسلامی را و این درهمتنیدگی را به خاطر نیاورند و رابطهای معمول و همافزا با همسایگان عرب ما را پی بگیرند.