در گرگ و میش سبز ویرانشهر
شاید از بختیاری سبزها باشد که هنوز هیچجا اکوتوپیا امکان تحقق پیدا نکرده است. این شانس آنهاست که هنوز استالین و خمینی و مائو و کیم ایل سونگی نداشتهاند که ایدههایشان را برای تحقق آرمانشهر فرضی تا به آخر پیش ببرد. شاید شانس آنارشیستها هم باشد که قیام جمهوریخواهان کاتالونیا ـــ احتمالاً تنها جنبش آنارشیستیای که ولو موقت و محدود موفق به برپایی یک دولت شده است ـــ تا به آخر پیش نرفت و با سرکوب بهدست ژنرال فرانکو سیمای مظلوم و شهید ابدی پیدا کرد. فراگیری بحرانهای محیط زیستی البته ما را وامیدارد که بهشدت در مسیر تحقق اکوتوپیا تلاش کنیم. اما از جایی به بعد باید حق را هم به اتوپیا بدهیم. اتوپیا علیه اکوتوپیا است اما اکوتوپیا بی اتوپیا میتواند دیستوپیایی باشد رنجبارتر از شوروی استالین و کرهٔ شمالی کیم ایل سونگ و ایران خمینی. طراحی نقشهٔ راه آینده هماره همینقدر پیچیده است و البته پرمسئله و دشوار.