امر سیاسی در پلتفرم‌ها: صورت‌بندی سوبژکتیویته‌ی نسل زد

اگر از چشم‌اندازی کلی به نسل زد در ایران بنگریم، با پیکری اجتماعی مواجه می‌شویم که میان دو قطب متضاد، مدام در نوسان است: قطب خاموشی و قطب انفجار. این نسل، هم‌زمان حامل نشانه‌های فرسودگی تاریخی‌ست و نشانه‌های امید به امکان گسست. ذهنیتی که از سیاست، دین، ایدئولوژی و مرجعیت، فاصله گرفته، آن هم نه به‌خاطر ناآگاهی، که دقیقاً از سر زیستن در فروپاشی تدریجی آن‌ها. اما همین ذهنیت، در بزنگاه‌هایی چون خیزش ۱۴۰۱، توانسته بار دیگر بدن را به میدان بازگرداند و سیاست را در شکل خالص و عریانش احضار کند.

مطالعه متن

پنجاه‌وهفتی بودن

پنجاه‌وهفتی بودن

باید به حقیقت تلخ و دشوار اذعان کنیم: اندیشهٔ «۵۷ـی» نه‌تنها به‌عنوان حرکتی بازگشت‌گونه به گذشته عمل می‌کند، بلکه درواقع عاملی برای تداوم رکود فکری و اجتماعی در جامعهٔ ایران است و در درجا زدن تاریخی و تحجّر ذهنی کشور نقش مهمی ایفا می‌کند. این گروه به‌طور ناخودآگاه در حال دفاع از مفاهیم و آرمان‌هایی هستند که گروندگانشان نه‌تنها در زمان خود، بلکه در طول این سال‌ها نیز نتوانسته‌اند به وعده‌ها و اهداف خود عمل کنند. درواقع، این دفاع از ایده‌های انقلاب ۵۷ تبدیل به توهمی تاریخی شده است که عده‌ای برای فرار از مواجهه با واقعیت‌های تلخ و کنونی به آن پناه می‌برند. اما حقیقت آن است که این «۵۷ـی‌ها» در حال بازسازی تاریخی خیالی‌اند که دیگر هیچ ارتباطی با نیازها و واقعیت‌های امروز جامعهٔ ایران ندارد.

مطالعه متن