زبانی ازآن همگان
در جنبش مشروطه زبان پارسی نو بار دیگر در همان جایگاهی جای گرفت که از آغاز برای آن ساخته شده بود، از شمال آذربایجان تا جنوب سیستان و بلوچستان، از کرانههای ارس تا کنارههای هیرمند و از دریای مازندران تا خلیج پارس فریاد آزادیخوهی به این زبان سرداده شد و چکامهها بدین زبان سروده شدند، تا زبان پارسی همانی باشد که هماره میبود: پارسی در گذر زمان به دست مردمانی بیگانه با هم برساخته شد، تا پُلی باشد بر فراز رودهای خروشانی که میان آنان جدائی افکنده بودند، زبانی که از تُرک و عرب و عبرانی و هندی و سغدی و پارسی بدان سخن میگفتند، زبانی برای یافتن و دیدن آن دیگری و گذر از بیگانگی، زبانی که از همان آغاز برای همپیوندی مردمان این خاک پدید آمده بود و در یک واژه؛ زبانی ازآن همه ایرانیان!