شهریور در آغازی نو
به بهانهٔ آغاز دور دوم نشریهٔ شهریور
نشریهٔ شهریور در دور دوم انتشار خود با سردبیری دکتر محسن بنائی فعالیت خواهد کرد. در راستای آرمانهای انقلاب ملّی ایرانیان که با قتل حکومتی مهسا-ژینا امینی فرازی شکوهمند یافت، تلاش ما بر آن خواهد بود که در این رسانه فراتر از سیاست روز و با نگاهی آیندهنگر به گفتمانها و پرسمانهای جنبش آزادیخواهی ملّت ایران بپردازیم.
واژهٔ شهریور بسیاری از آماجهای این رسانه را در نام خود نهفته دارد. خْشَثْرَ وَئیریَه[۱] همزمان نماد «فرمانروائی نیک»، «کشور آرمانی» و «سرزمین آرزوها» است. فراتر از آن، این امشاسپند دستگیر و یاریرسان نیازمندان و بینوایان[۲] و پاسدار دادگری و دادمندی و نگهبان «اَشه»، یا نظم کیهانی است.
اینها همگی ویژگیهایی هستند که اندیشهٔ بنیادین ایرانگرایی را برمیسازند. ما نیز به دنبال فرمانروائی نیک هستیم که به روزگار ما در چارچوب یک دموکراسی پارلمانی سکولار بر پایهٔ منشور جهانی حقوق بشر دستیافتنی است. ما هم برای رسیدن تکتک شهروندان ایرانزمین به رفاه و آسایش و سربلندی میکوشیم و در پی ریشهکن کردن تهیدستی و ناداری از جامعه هستیم. و سرانجام دادگری و دادمندی و برابری همهٔ شهروندان در برابر قانون، یا آنچه در زبان امروز «عدالت اجتماعی» نامیده میشود ــــ یکی دیگر از آماجهای ماست.
تجربهٔ جنبش مشروطه به ما میآموزد که پابهپای کنش سیاسی باید دست به گفتمانسازی نیز یازید. اگر در سال ۵۷ کسانی که خود را روشنفکر مینامیدند خودخواسته به آغوش روحانیت تبهکار شیعه خزیدند و سر از پای نشناخته به درون مرداب واپسماندگی و ارتجاع پریدند، شاید از آنرو بود که واژهٔ «روشنفکر» را بهدرستی ترجمه نکرده بودند. آنان در یک کژفهمی شگرف سخن ادوارد سعید را بدینگونه بازنویسی کردند که گویا کار روشنفکر تنها و تنها «نقد مناسبات قدرت» در جایگاه دولت و حکومت است. از همین رو آن نسل از «روشنفکران» نه به نقد دین پرداخت، نه سنّت را به زیر ریزبین گرفت و نه به برترین و استوارترین نهاد قدرت، یعنی روحانیت شیعه، پرداخت. در بازشناسی درونمایهٔ واژهٔ «روشنفکر» ولی باید گفت برترین خویشکاری یک روشنفکر راستین آفریدن گفتمانهای نوین، دلیری پرسشگری، پاسخ به پرسمانهای کهن، و در این راستا درافتادن با باور تودهها است. چنین رویکردی نیازمند بهرهمندی از خرَد خودبنیاد روشنگرانه است و بیهوده نیست که داریوش بزرگ «خرَد» را در کنار «توانایی» از برترین بخششهای اورمزد به آدمی مینامد[۳].
پیشروان اندیشهٔ آزادیخواهی و قانونگرایی در ایران، از بیبیخانم استرآبادی تا مهرانگیز منوچهریان و از آخوندزاده تا کسروی همگی برخوردار از این دو ویژگی بودند. آنان هم در زمینهٔ تاریخ و فرهنگ و دانش سرآمدان زمانهٔ خویش بودند و هم از خردی خودبنیاد برخوردار، چنان که توانستند در سایهٔ آن تواناییهای خویش را در پیکر جامعه ایرانی روان کنند.
درست در کوران نبرد سراسری میان مشروطه و مشروعه سه روزنامهٔ ایران نو، کاوه و ایرانشهر پای در سپهر فرهنگ سیاسی ایران نهادند و توانستند سرنوشت سرزمین مادری ما را برای یک سده رقم بزنند. بهویژه مجلهٔ کاوه که حسن تقیزاده، یکی از برجستهترین چهرههای فرهنگی و سیاسی ناسیونالیسم نوین ایرانی، بنیانگذار آن بود توانست در اندک زمانی بخش بسیار بزرگی از ارزشها و اندریافتهای جهان مدرن را در چارچوب گفتمانهای ایرانگرایانه به درون جامعهٔ روشنفکری ایران بیاورد. شهریور در تلاش پیوسته خواهد بود که این پیوستار تاریخی و فرهنگی را پاس بدارد و در همان شاهراه روشنفکری و روشنگری گام بردارد که کاوه و ایرانشهر رهگشایان آن بودند.
به شگون و فرخندگی یلدایی که در آن خورشید آزادی ایران برمیدمد، انتشار دور دوم نشریهٔ شهریور را با آرزوی رهائی ایرانیان از چنگال اهریمن میآغازیم.
باشد که دروغ و دشمن و خشکسالی جاودانه از این سرزمین رخت بربندد!
۲. بُندهش، فرنبغ دادگی، گزارش مهرداد بهار، ص ۱۲۹، انتشارات توس، ۱۳۶۹.
۳. سنگنوشته نقش رستم DNb، بند یک، خط ۱ تا ۵.